روز نویس

اجتماعی سیاسی فرهنگی

روز نویس

اجتماعی سیاسی فرهنگی

اشکها..... قوچانی.....رویای آزادی

                        یادداشتی از علی منتجبی در وبلاگ همکلاسی   

         

 

این جملات را به جهت اینکه متنی سیاسی نوشته باشم نمی گویم.دیشب خواب قوچانی را دیدم و این متن را برای علاقه ی شخصی ام به وی نوشتم.این چند روز بارها و بارها شد زمانی که داشتم به قوچانی و زندانی بودنش و اتهاماتش فکر می کردم؛بغض گلویم را می گرفت و اشک از گوشه ی چشمانم روان میشد؛تا اینکه دیشب خواب آزادی اش را دیدم.خواب دیدم که در فضای روزنامه ی اعتماد ملی در کنار عمویم اکبر منتجبی ایستاده ام و محمد قوچانی از درب وارد می شود و همگی از آمدن او اشک شوق می ریزند و برایش جشن می گیرند هرچند که لاغر و نحیف شده بود.

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدیار یکشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:14 ق.ظ

سلام


آخیییییی....
ئلم تنگ شده واسش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد