عجب انتخاباتی بود!!!چند روزیست از خانه ی مادرم قهر کرده ام و سیاسی شده ام.در خانواده و فامیلمان شده بودم منبع خبرهای سیاسی و انتخاباتی.اگر ریا نباشد؛پیش خود گمان می کنم نوشته ها و خبرهای سیاسی ام تازه ترین و درست ترین خبرهاست.آخر منبع خبرهایم خبرگزاری فارس و رجانیوز و.... و برخی مواقع تابناک بود.این چند روزی هم که از خانه قهر کرده ام و شدیدا سیاسی شده ام؛آمده ام به خانه ی یکی از دوستانم که ماهواره هم دارد ؛خدا را شکر کانالهای سیاسی آن که جمع ۳۰-۴۰ نفری اغتشاشگران را خط دهی می کند قطع است و در عوض کانال های غیر اخلاقی و اِکسی آن باز است و بنده ی حقیر نیز گهگاهی از تماشای آن کانالها البته در مواقعی که کامبیز(دوستم) خانه نیست فیض کافی را می برم و به این رسیده ام که برای بعد از متاهلی ماهواره و برخی کانالهای زیبایش بد که نیست؛هیچ؛بلکه محاسنی را برای عبودیت بهتر پروردگار در برقراری روابط زناشویی دارد.
از بحث دور نشوم؛سیاسی بودنم را تعریف می کردم.شبها به مسجد محلمان میروم و با همین اطلاعاتی که طی این چند روز از همان سایتها کسب کردم تحلیلهای مفصل انجام میدهم و دوستانم همچو شاگرد به تحلیلهایم گوش فرا می دهند.بعضی مواقع هم در وبسایت گروهی که به تازگی در آن عضو شده ام همان تحلیلهایی که در پایگاه برای دوستانم انجام میدادم را مینویسم اما به جای اینکه اینجا هم تحسین شوم بیشتر می گویندم در جریان خبرها و اطلاعات واقعی نیستم و می گویند به رسانه ی میلی اعتماد نکنم و حداقل اخبار روزنامه ها را نیز پیگیری کنم؛شاید اینکار را کردم.راستی؛اعضای وبلاگ دانشجویان دانشگاهمان هستند.
خلاصه بعد از زمانیکه با مادرم بر سر انتخابات بحث کردم و دیدم همچون همان اغتشاشگران می گوید باید انتخابات باطل شود و احتمال دادم که او نیز از طرف آمریکا و انگلیس خبیث و .... تغذیه ی مالی می شود؛از خانه ی مادرم قهر کرده ام و سیاسی شده ام.از سیاست خوشم آمده؛شاید آنقدر ادامه دهم تا همچون احمدی نژاد رئیس جمهور شوم.