نقدی اسلامی بر حجاب ایرانی

 

طی یک ماه گذشته با برخی از دوستان قدیمی که زمانی با آنها بحث و پژوهشهای اسلامی انجام می دادیم،بحثی در باره ی  حجاب و اختیاری یا اجباری بودن آن بنا بر احکام اسلامی انجام دادیم.با اینکه آن جمع به متون اسلامی تسلط داشتند اما برای اطمینان بیشتر در نتیجه از کارشناسان مذهبی نیز کمک گرفتیم. 2 سوال مطرح بود: 

1- حد و حدود حجاب اسلامی و تفاوتهای آن با حجاب ایرانی و مرسوم در جامعه که اشتباها به نام حجاب اسلامی شناخته می شود،چیست؟ 

2- با توجه به اینکه الگوی حکومتی جمهوری اسلامی حکومت پیامبر است،آیا در حکومت پیامبر اسلام تمامی زنان اعم از یهودی،مسیحی و مسلمان مجبور به رعایت حجاب اسلامی که بسیار راحت تر از حجاب ایرانی است؛بوده اند یا خیر؟به جوابهای  جالبی رسیدیم که مختصر و مفید برایتان بیان می کنم. 

در جواب سوال اول دریافتیم که: متن آیه ی معروف به حجاب در سوره ی نور می گوید:((ای رسول زنان مومن را بگو تا چشمها را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را از عمل زشت محفوظ دارند  و زینت و آرایش خود را به جز آنچه در حالت معمول ظاهر می شود بر بیگانه آشکار نسازند و سینه و دوش خود را بپوشانند))در قستی دیگر از این آیه آمده((و پاهای خود را به نحوی بر زمین بزنند که زینتهایی که به پاهای آنان است مشخص نشود)) 

همانطور که ملاحظه کردید حجابی که قرآن تعریف میکند هیچ شباهتی با حجاب امروزه ی برخی از متدینین جامعه ی ما که معتقد به این هستند که حجاب کامل چادر یا .... است ندارد،پس از اندکی تحقیق متوجه شدیم که چادر،حجابی ایرانی بوده که پیش از اسلام نیز برخی از اقوام ایرانی از آن برای پوشش زنان استفاده می کردند و هیچ ربطی به احکام اسلامی ندارد و به تبع اصرار به این عادت سنتی به عنوان حجاب کامل از طرف حکومت جای سوال بزرگی است.از ابتدا نیز حدس میزدیم که به نتیجه ی جالب و متاوتی در باب حجاب برسیم و متوجه شدیم حجاب با آنچه که برخی در ذهن مردم به عنوان حجاب فرو کرده اند کاملا متفاوت است و خداوند نیز خواستار سختگیری بر انسانها نیست بلکه خواستار آزادی آنان است. 

همانطور که در همان سوره ی نور در چند آیه ی بعد آمده((زنان سالخورده که از عادت ماهانه فارغ شده اند و امید ازدواج و نکاح ندارند،بر آنان باکی نیست که زینت خود را آشکار کنند و حجاب را رعایت نکنند)) 

در جواب سوال دوم دریافتیم که:همانطور که ملاحظه کردید در متن آیه ی اول آمده بود((ای رسول زنان مومن را بگو تا ......)) یعنی در این آیه مخاطب زنان مومن هستند و نه زنان یهودی،مسیحی،و نه حتی زنان مسلمان زیرا بنا بر آیه ی دیگری از قرآن مومنان با مسلمانان و یهودیان و مسیحیان فرق دارند و قرآن حتی همه ی مسلمانان را مومن نمی داند چه برسد به مسیحیان و یهودیان.متن آیه عبارت است از((و اعراب گفتند ایمان آوردیم،ای رسول به آنان بگو که نگویند ایمان آوردیم بلکه بگویند تازه اسلام آوردیم)) 

با توجه به اینکه مخاطب این آیه تنها زنان مومن است و نه یهودیان و مسیحیان و بقیه ی مسلمانان مشخص  میشود که طبق احکام قرآن اجباری در حجاب نیست حتی در آیه آمده که به زنان مومن بگو اگر این حجاب را رعایت کنند برای آنان بهتر است و حکم قطعی صادر نشده است. 

از طرفی هرچه در روایات زمان پیامبر اسلام بررسی کردیم که شاید ایشان طبق حکمی حجاب را برای یهودیان یا مسیحیان مکه یا مدینه اجبار کرده باشند، با وجود پیگیری های بسیار چیزی نیافتیم. 

و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که:اولا حجاب به تعبیری تنها به صورت یک توصیه آنهم تنها برای زنان مومن بیان شده است و حجاب مرسوم در جامعه ی ما هیچ شباهتی با آن ندارد و دوما اینکه:هیچ اجباری در حجاب نیست و کاملا اختیاری است،حال چرا در این حکومت اسلامی به صورت اجبار در آمده؟.... نمی دانم.